فرض بر این است که ساختار آناتومیکی پا میتواند بر وضعیت عضلانی- اسکلتی اندام تحتانی مؤثر باشد و در نتیجه، تغییراتی در راستا و عملکرد آن ایجاد کند. هدف این تحقیق، اندازهگیری برخی از متغیرهای کلینیکی اندام تحتانی شامل طول تاندون آشیل، زاویه Q و سفتی عضلات همسترینگ در دانشجویان دختر مبتلا به کف پای صاف در مقایسه با گروه کنترل بود. تعداد 24 دانشجوی دختر مبتلا به دفورمیتی کف پای صاف و 24 دانشجوی فاقد دفورمیتی با سن، قد و وزن مشابه به روش جور کردن و همتاسازی در این تحقیق شرکت کردند. ساختار کف پا با روش افتادگی استخوان ناوی، طول تاندون آشیل از طریق آزمون لانگ، راستای زانو با زاویۀ Q و سفتی عضلۀ همسترینگ از طریق آزمون اکستنشن فعال زانو اندازه گیری شدند. از روش آماری t مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد (05/0 p مقادیر آزمون لانگ، زاویۀ Q و سفتی همسترینگ در گروه مبتلا به کف پای صاف به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (به ترتیب: 01/0p= و 000/0p=). افراد با کف پای صاف دارای تاندون آشیل طویل تر، میزان سفتی بیشتر عضلۀ همسترینگ و زاویۀ Q بزرگتر هستند که ممکن است که در عملکرد اندام تحتانی و درد در ناحیۀ پا مؤثر باشد. این تأثیرات می تواند اطلاعات مفیدی را در ارزیابی و طراحی برنامۀ درمانی در اختیار محققین قرار دهد.